نویسنده: میثم آخوندی
دیدبان: روزهای پسا برجام که در مقابل کشورمان قرار دارد از جمله برهه های زمانی خاصی است که اگر به آن توجه نداشته باشیم باید منتظر استحاله سیاسی و اقتصادی قدرت برتر منطقه خاورمیانه باشیم. چندی پیش رهبر انقلاب در دیدار با فرماندهان سپاه پاسداران انقلاب اسلامی از موضوعی پرده برداشتند که این روزها سناریو غربی ها برای ایام بعد از مذاکرات هسته ای و پسا برجام است.
حضرت آیت الله خامنه ای، در این دیدار تاکید کردند که دشمن به امید واهی پایان یافتن انقلاب، در فکر نفوذ به خصوص نفوذ سیاسی – فرهنگی است که شناخت توطئه های دشمن، تقویت و استحکام روحیه انقلابی و حرکت مستمر به سمت تحقق آرمان ها این هدف را ناکام خواهد گذاشت؛ در زمینه سیاسی بیگانگان به دنبال نفوذ در مراکز تصمیمگیری و اگر نشد، نفوذ در مراکز تصمیمسازی هستند که در صورت تحقق این توطئه، جهتگیریها، تصمیمات و حرکت عمومی کشور، بر اساس خواست و اراده بیگانگان، تنظیم و اجرایی خواهد شد.
بر اساس این گزارش کلید واژه "نفوذ " که این روزها در کاخ سفید و دستگاه های اطلاعاتی ایالات متحده آمریکا در دستور کار است بر همگان آشکار شد. شاید به نظر برسد که آیا در گذشته نیز موضوع نفوذ دشمنان به انقلاب اسلامی مطرح بوده یا خیر که باید پاسخ داد این موضوع سناریوی همیشگی دشمنان است ولی با توجه به انجام مذاکرات تحقق این مهم برای دشمنان نظام اسلامی ایران پررنگ تر شده است.
یادآور می شود که کلید واژه "نفوذ " بیش از چهل مرتبه در سخنرانی های رهبر انقلاب تکرار شده است که بیشترین کاربرد را با موضوع مذاکرات هسته ای داشته است که نشان دهنده اهمیت موضوع بشمار می رود.
با کمی تحقیق در مورد نفوذ می توان دریافت که اثر کردن، تأثیر کردن و به عبارتی رسیدن به هدف مد نظر معنی نفوذ است.
نفوذ دشمنان دارای ابعاد سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و غیره است اما شاید بتوان گفت که دو بعد سیاسی و اقتصادی از اهیمت بالایی برخوردار باشد.
چندی پیش اوباما در گفتوگوی خود با توماس فریدمن، روزنامه نگار معروف نیویورک تایمز گفت: یکی از سیاستهای کلان و اصلی آمریکا در این مذاکرات، "تغییر ذهنیت" ایرانیها نسبت به آمریکا و به عبارت واقع بینانه تر و به تعبیر توماس فریدمن "استکبار زدایی ذهنی" از ایرانیان نسبت به چهره این رژیم است.
کمی تامل در این گفتگو و البته بررسی کلید واژه های مطرح شده در آن نشان دهنده نفوذ سیاسی در بین نخبگان، مسئولان و حتی در رده های پایین تری از نظام اسلامی یعنی مردم است. آمریکا و کشورهای غربی با برنامه ریزی امید دارند در طی فرآیند طولانی مدت اقدام به نفوذ سیاسی کنند که علاوه بر مسئولان تصمیم گیر و افراد تصمیم ساز، بتوانند قشر جوان جامعه ایران را هم متاثر از تغییر نگاه سیاسی به غرب و سیاست های آن ها کنند.
استحاله سیاسی مساوی با نفوذ سیاسی
طبق بررسی های صورت گرفته و تحلیل محتوای سخنان رهبران کشورهای غربی می توان دریافت که آن ها به دنیال تغییر نظام انقلابی و اسلامی ایران نیستند، بلکه می خواهند ایران را با شکل و ظاهر فعلی حفظ کنند و در کنار آن از داخل و به عبارتی هویت نظام را در استحاله سیاسی فرو ببرند که به معنای جابجا شدن و دگرگونی افکار، اخلاق سیاسی و به عبارتی تغییر سیاست داخلی در کشورمان است.
شاید کم رنگ شدن شعار انقلابی گری که از جمله ارزش های نظام اسلامی ایران محسوب می شود یکی از مهم ترین اهداف نفوذ سیاسی دشمن در این زمینه باشد، زیرا به حاشیه بردن متن اصلی انقلابی که بیش از سه دهه گذشته مردم برای آن بپا خواستند، می تواند دستاورد بزرگی باشد.
در سال ها و البته ماه های اخیر مشاهده شده که غربی ها خصوصا ایالات متحده آمریکا به دنبال برقرای ارتباط با کشومان هستند. این ارتباط گیری ها در زمینه های مختلف و البته از طرق گوناگونی انجام شده که یکی از محوری ترین این مراکز ارتباط گیری آنها سفارتخانه ها است که رایزن های فرهنگی نقش پررنگی در این میان دارند.
در سال های گذشته نظیر سال 88 نفوذ سیاسی زیرپوستی و خزنده ای از طرف برخی کشورها در سطح جامعه و لایه های پایین کشورمان مشاهده شد که بیانگر این امر است.
اما نفوذ در تغییر نگرش سیاست خارجی نیز می تواند از جمله اهداف سلطه جویانه کشورهای غربی باشد زیرا ایران در سال های اخیر توانسته با خودکفایی در تامین امنیت و برقراری ارتباط پایدار با کشورهای منطقه خاورمیانه نقش موثر و پررنگی در برطرف کردن مسائل و مشکلات این منطقه استراتژیک بازی کند.
نگاه متفاوت ایران به رژیم غاصب صهیونیستی و حمایت از فلسطین ها و البته تقویت جریان مقاومت در منطقه خاورمیانه با محوریت حزب الله موجب نگرانی غربی ها و حامی اصلی رژیم غاصب صهیونیستی، آمریکا شده است.
ایجاد موج بیداری اسلامی در کشورهای اسلامی منطقه با بهره گیری از ارزش های نظام انقلاب اسلامی کشورمان نیز از دیگر نگرانی های غربی ها محسوب می شود که می توان گفت آمریکایی ها، ایران را به عنوان قدرت منطقه اول خاورمیانه شناخته اند، از این رو نمی خواهند تابوی نخ نمای قدرتی که از رژیم اشغالگر سرزمین های فلسطینی در منطقه به وجود آورده اند شکسته شود و به خاطر همین امر به دنبال مذاکره در این موارد با ایران هستند که البته رهبرانقلاب در 15 مهرماه با تاکید براینکه مذاکره با آمریکا ممنوع است، بیان داشتند: "مذاکره آمریکا با ایران یعنی نفوذ. می خواهند راه را باز کنند برای تحمیل؛ در همین مذاکرات هسته ای، هرجا فرصت پیدا کردند یک نفوذی کردند." از این رو این راه بسته شد.
شاید شاهد مثال اعتماد به آمریکا و نفوذ سیاسی، کشور کوبا باشد؛ سفیر کوبا در نشست سفرای آمریکای لاتین در تهران از رودست خوردن کشورش به خاطر اعتماد به آمریکایی ها بعد از مذاکرات شان گفت و افزود: "بهرغم ترمیم روابط با واشنگتن، چیزی تغییر نکرده و آمریکا هنوز به دنبال براندازی در کوباست."
و اما نفوذ اقتصادی غربی ها در پسا برجام موضوعی است که اهمیت توجه مسئولان به رفتار آنها را دوچندان می کند. اقتصاد کشورمان به دلیل تحریم های ظالمانه و یکجانبه غرب در سال های اخیر ضربه های سنگینی خورد که نیاز به بازسازی دارد که در صورت عدم توجه به روش های مناسب موجب از بین رفتن تولید داخلی می شود.
نفوذ اقتصادی با افکار لیبرالیستی و سرمایه داری
اما نگاه سطحی به نفوذ اقتصادی نمی تواند پشت پرده های این دسیسه را به خوبی نشان دهد. اولین گام در نفوذ سیاسی که همه کارشناسان بر آن تاکید دارند تغییر تصمیم سازی و تفکر اقتصادی مردان اقتصادی کشوراست و در کنار آن تغییر ذائقه بازار بیش از 70 میلیونی ایران است، زیرا هم اکنون شرکتهای خارجی در قالب های مختلف قصد دارند بازار مصرف کشورمان را در سلطه نفوذ خود بگیرند که شاهد مثال آن مجوز صادرات نوشابههای آرکی (ArKay) به ایران است که چندی پیش به رغم ممنوعیت واردات نوشابههای آمریکایی به ایران، "جان کری" به نمایندگی از وزارت خارجه، با قراردادی که ماه سپتامبر میان شرکتهای "نوشیدنیهای آرکی (ArKay Beverages)آمریکا و یک شرکت ایرانی منعقد شد، موافقت کرد.
می توان گفت که نفوذ افکار لیبرالیسم به شدت در اقتصاد کشورمان نفوذ داشته است؛ از دیدگاه لیبرالیسم، آزادی سیاسی و اقتصادی مکمل و ملزم یکدیگر هستند از این رو با بررسی تاریخ می توان گفت که لیبرالیسم همواره با نظام سرمایه داری رابطه ای متقابل داشته و این مسئله باعث تجمیع منافع برای قدرت اقتصادی جامعه شده است و هر روز نابرابری های اقتصادی و دو قطبی شدن جامعه افزایش خواهد یافت.
بعد از تغییر نگاه اقتصادی به عنوان یکی از راه های نفوذ اقتصادی می توان با راه های دیگری نیز اشاره که در مثال دیگر میتوان از اوپک یاد کرد که به عنوان یک نهاد بینالمللی نفتی با خطوط سیاسی خود روی قیمت جهانی نفت اثر میگذارد و طبیعتا کشور ما نیز با این موج آسیب می بیند، لذا وابستگی به نهادهایی که سیاست شان برخلاف سیاست های اقتصادی کشورمان است خود مجرای نفوذ اقتصاد است.
در این میان یادآور می شود که این روزها مردان اقتصادی کشورمان بر موضوع تعامل با دنیا تاکید بسیاری دارند اما آیا این تعامل اقتصادی باید صرفا وارداتی باشد یا بر اساس نیاز ها و با برنامه ای مدون جهت دستیابی به تکنولوژی باشد؟
تحقق مفهوم "اقتصاد مقاومتی" راهکار مقابله با نفوذ اقتصادی
اما راهکار خلاصی از نفوذ اقتصادی دشمنان می تواند تحقق مفهوم 100 درصدی "اقتصاد مقاومتی" باشد. مفهومی که دانشنامه آزاد ویکیپدیا در اولین لینک مرورگرهای اینترنتی می نویسد" اقتصاد مقاومتی به معنی تشخیص حوزههای فشار و متعاقباً تلاش برای کنترل و بیاثر کردن آن تاثیرها میباشد و در شرایط آرمانی تبدیل چنین فشارهایی به فرصت است همچنین برای رسیدن به اقتصاد مقاومتی باید وابستگیهای خارجی کاهش یابد و بر تولید داخلی کشور و تلاش برای خوداتکایی تاکید گردد" که البته باید گفت که این روش اقتصادی از نظر تعریف با اقتصاد ریاضتی تفاوت دارد از این رو توجه بر تولید داخلی و بومی کشور و بررسی نیاز تولیدکنندگان داخلی و البته تاکید بر نقاط قوت تولیدات بومی و بازاریابی بین المللی برای صادرات این محصولات از جمله اولویت هایی است که باید در دستور کار مردان اقتصادی باشد.